چهارشنبه، خرداد ۲۹، ۱۳۸۷

یَک خواب چرتی دیدم دیشب بیدار شدم نمی دونستم بخندم یا نخندم! خواب دیدم حامد سیفی پاشده از بلژیک اومده تهران باهم قرار گذاشتیم توی پارک همدیگرو ببینیم ، دیدیمو بعد سیفی گف بریم یه چیزی بخوریم ، آقا رفتیم یه جای تخمی یه عده نشسته بودن دور یه ظرف بزرگ یا شایدم یه حوض ، مست لایعقل
وحید اسماعیلی هم بینشون بود! نمی دونم این اونجا چیکار میکرد . یه دفعه یه جامپ کات شد دیدم بع اینا مست نیستن که تزریقین منم کیف و کتابمو پهن کردم وسط سرنگای اینا. ریدم به خودم گفتم الان این حامد و وحید یه سوزن بهم بزنن ایدز گرفتم . بند و بساطمو زدم زیر بغل دوییدم بیرون دیدم کفشمو بردن، یه جف کفش نو گرون، گفتم احتمالا پالتویی هم که تنم بود بردن. خلاصه به قول حسن کون به کونی شده بود
یهو از خواب پریدم مسخرش. اینجا بود که بعد بیدار شدن اولین چیزی که به فکرم رسید این بود که ایول کفشو پالتوهرو نبردن حالا هیچ کدومشو ندارما

چیکا میکنی سیفی نوک بلژیک؟

1 نظر:

Anonymous ناشناس گفت...

mokhlesim be molaaaaaaaaaaaaaaaa
eradat
belakahare dari minevisi, eyval padafand....eyval
pas ma tazrighiam shodim ha?
hala man hichi vahid o chera???

۳:۵۱ قبل‌ازظهر  

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی