چهارشنبه، دی ۲۸، ۱۳۸۴

من تو زندگیم آرزو زیاد دارم ولی یکیش رو بیشتر از بقیه دوست دارم اونم اینه که یه مغازه اسباب بازی فروشی داشته باشم که تمام قفسه هاش چوبی و کهنه باشه. وقتی یه بچه میاد تو، زنگ بالای در صدا بده . من پیپم رو بزارم روی میز و از اتاقک تاریک گوشه مغازه بیام بیرون. البته توی آرزوم شکمم گندس، بند شلوار بستم ، سفیدم و یه ریش مثل ریش بابا نول دارم
از این آرزو فقط پیپشو تونستم جور کنم

1 نظر:

Anonymous ناشناس گفت...

che arezooye ghashangi.....

۴:۰۰ قبل‌ازظهر  

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی